از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد داوار بماند
عشق یعنی مستی و دیوانگی . . عشق یعنی در جهان بیگانگی
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر . . عشق یعنی سجده ها با چشم تر
عشق یعنی سر به در آویختن . . عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی در جهان رسوا شدن . . عشق یعنی مست و بی پروا شدن
عشق یعنی سوختن یا ساختن . . عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی انتظار و انتظار . . عشق یعنی هر چه بینی عکس یار
عشق یعنی بیستون کندن بدست . . عشق یعنی زاهد اما بت پرست
.............................................................................
.....................................
سلام مستر....احوالات؟؟؟؟
یه سوال...من یع عالمه کامنت گذاشتم ولی تایید نکردی!!!!!
اصولا نکنه شما فقط کامنتایی که انتقاد باشن رو تایید میکنین؟؟؟؟؟؟چون کامنتای من بیشترشون متن بودن و تایید نشدن.......هوم؟؟؟؟
. درود . مهربان . آنگاه که چندین کامنت گذاشتی . به تمامی
. آن ها با دقت بسیار پاسخ نوشته ام . اینک باور کن . . جز این
. دیگر کامنتی از شما نداشته ام . در عوض برایتان چند نظر
. نوشته ام . بخصوص برای پست جدیدت !! .
. ممنون از حضورسبز شما .
از درون خستگان اندیشه کن وز دعای مردم پرهیگار
. درود . گویا این کامنت تکرار شده . ممنون از شما
هیچکس هر کامنتی را که دوست داشته باشد تأیید می کند و هنوز از دست شما ناراحت است که انتظار داشتید بر خلاف میلش کامنت شما را تأیید کند . هیچکس به شما گفته بود که ده برابر یک دختر معمولی حساس است و رفتار شما دلش را شکسته . اگر هنوز برای شما کامنت می گذارد به دو علت است : احساس وظیفه + حدی از ادب که شما داخل وبلاگتون رعایت می کنید فقط همین . باز هم تأکید می کنم از درون خستگان اندیشه کن وز دعای مردم پرهیزگار
. درود . گرامی . (( اگر هنوز برای شما کامنت می گذارد به دو
. . 


. .
. علت است / احساس وظیفه !! / و حدّی که شما . . . . الخ ))
. باور کنید متوجه / احساس وظیفه / نشده ام .
. می بخشید . دلیلش واضع است کم سواطی بنده
. روزگارتان شاد و خرم باد .
. با کس مکن درشتی شاید دلش شکستی
. ای وای من خدا را یک دل شکسته باشم .
. هرگز به کسی توهین نمی کنم . هرگز عداوت و کینه و خشم
. را راه گشا نمی بینم . . تقاضای مورد عفو دارم . اگر چنین
. شده . از یک گفته و یا از یک نوشته من . دلشاد باشید .
انسان عاقل سخن را درمی یابد و در صورت مفید بودن به آن عمل می کند حتی اگر راوی آن سخن را نشناسد
. درودی دیگر بار . نوشته اید که در انتظار کشف مرجعی هستید
. و اینجا اصالت و منطق 
. که خرافات را تائید کند
. سخن را باور دارید . آیا در بین این دو کامنت . اختلافی عمیق
. مشهود نیست ؟؟؟ ممنون از حضورتان
خسروی عزیز
بخدا قسم من هیچ کامنتی از شما دریافت نکردم ک تایید کنم
نمیدونم چرا اینجوریه
. درود عزیز مادر . اگر بدانی که زمان نوشتن همه ی سواط

. نداشته ام را هزینه کرده بودم تا با کلمات قشنگ . زیباترین
. جملات را بسازم . . و بعد . دیگر اثری از آن ها ندیدم
. و البته باز هم خواهم نوشت . ممنون از حضورت
ههــــــ...
. درود و صد درود . . بخداااا خسته شدم
. . چرا نمیشه 








. برای شما بنویسم . . تازه کامنت های دیگر را که می خوانم
. نشانی از کامنت هایی که به هزار زحمت نوشته ام نیست
. باااا با بلاگ اسکای گل سرسبد همه ی بلاگ هاست
حافظ به خود نپوشید این خرقه ی می آلود
ای شیخ پاک دامن معذور دار ما را
. درود . جناب / هیچکس / اینجا دوربین مدار بسته کار
. . مگر حرف بدی زدی که نامت را 
. گذاشتم
. ننوشتی . وبلاگ خوان هشتم را / سلسله مقالاتم در باره
. خواجه شیراز را در چندین پست بخوان . هرگز جایی نوشته
. نشده . . فقط در انجمن حافظ شناسان مطرح می شود . که
. حدود سه سالی آنجا عضو بوده ام . و به درستی این بیت
. را می توانم از سه جهت معنا کنم / بنابراین حرف خوبی
. هم زده ای . و باید که نامت را هم می نوشتی .
. خوش آمدی جناب هیچکس
سلام استاد رفتم خوان هشتم آخه معتادم بهش
دیدم برای استاد خود دکتر مهربانو یک قصیده بسیار عالی سروده اید و در آن شرح دادید که چرا 

خوان هشتم را تعطیل کرده اید . هرچندباور دارم
اینجا هم روزی چون خوان هشتم می شود
هرچندخوان هشتم به تاریخ پیوسته موفق باشید
. درودی پاک و مهر افروز . . هنوز هم از خاطر معطر شما فراموش

. نشده ام !! . ممنون گرامی . همیشه اغراق گونه تشویقم
. کرده اید . سپاسم را پذیرا باش . مهربان .
سلام مستر خسرو............وب قبلیمو پاکیدم..........یه وب دیگه دارم...خوشحال میشم کامنتاتو اونجا زیر پستام ببینم.

. درود گرامی . 4 سالی می شود وبلاک دارم . و در این مدت
. آمدم تا سلیقه 
. فقط شما از کلمه . . مستر . . استفاده کرده اید . بمعنای آقا .
. متشکرم . ولی میشد از دیگر القاب هم استفاده کرد
. خب . وبلاگ جدید را تبریک می گویم .
. خوب و زیبای شما را ببینم
گاهی باید به دور خود یک دیوار تنهایی کشید
نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی
بلکه برای اینکه ببینی
برای چه کسانی اهمیت داری...... که این دیوار را بشکنند
. درود عزیز گرانقدر . حالا حتماً باید . ی . دیوار را خراب کنیم


. . اصلا ما مانند 








. تا بدانی که . .
. فرهاد کوه خراب می کنیم
. باور کن برای وبلاگی چون / پرسه خیال در کوچه تنهایی /
. کوه خراب کردن کوچکترین کار است
. ممنون از حضورتان .
. درود . متشکرم . البته می شد . ی . ده بیست خطی هم





. نوشت
زیر میز




اکیـ قبولهـ....
فقط بعنوان پذیرایی باید کاکائو داشته باشینـ
. درود مهربان . خدا کند هر رشته ای تحصیل می کنی . . حقوق






. نباشد که از همین حالا مشخص شد اهل زیرمیزی هستی
.
سر زیبا یـیِ چشمان تو دعوا شده است

بین ماه و من و یک عده اساتید هنر...
. جمعی به در میکده عشق پی باده جانان







. مگر 




. آن باده نوشین همه در ساغر اینجاست
. تنها نه من آواره کویش شده ام عاشق و شیدا
. صد عاشق دل باخته ام در بدر اینجاست
. خسرو چو گلت سوخت دگر نغمه چه خوانی
. هر چند که طبع شکرینت به قلم زیور اینجاست
. درود دوست گرامی . حُسن انتخابت شایسته تحسین است
. و یعنی . . سر زیبایی من ؟؟؟
. خب حالا دعوا نکنید
. مناظره کاندیدها را ندیدید ؟؟
کی؟؟؟؟؟

من؟؟؟؟؟//
عذر خواهی؟؟؟؟
ههـ.....
. درودی صمیمانه . بر شما دوست خوبم .



. . 



. آری شما . پس کی ؟؟؟ . یک هفته غزل تحریم شده اید .
. سخنگوی کاخ / شب / به جراید گفته امکان لغو این تحریم
. وجود دارد
. همه ی گزینه ها زیر میز است
. درود . خیلی خوشحالم از دبیرستان بیرونم کردند
. 

. . مگر این 




. چون اگر درس می خواندم و دانشجویی مانند شما می شدم
. با این شکلک ها . . . همان بهتر که بی سواطططططططم
. خودت را از یک غزل شیوا محروم کردی
. که عذر خواهی کنی
. سلام . عزیز گرانقدر دیگر برایت با شکلک نمی نویسم










. این ی دونه . . . اشکالی نداره
. لامصب . . . . . نمیشه
سلام و درود

باز هم عالی سرودید احسنت
+ کامنتهای شما رو برای مهربانوی عزیز هر جوری تایید میکنم باز از آخر به اول می رسه عذر خواهم
. با بهترین درودهایم . . خیلی مزاحم شده ام . . اگر دقت کنید
. دوباره کامنت ها را تکرار کرده ام و در ذیل هر کامنت . نوبت
. تائید را ذکر کرده تا دچار اشتباه نشویم . با سپاس فراوان
. شعر زیبا . . فقط از شاعرلحظه های حساس . مانند شما
شما از هرچیزی بنویسید قبوله
. درود . ممنون عزیز گرانقدر . محبت دارید .
اکیـ.....





فردا درس میکنم عکسشو میذارم
اصن ی فیلم میزارم منم میخورمش بعدش شیرشو ک رو انگشتامه میلیسم ک قشنگ حرصت دراد
+اصنم بدجنس نیسم
. درود و سلام بر شما . حتی انگشتانت را هم . برای این که

. . اون 



. . اگر دستم میرسید 





. حرصم در نیاد می لیسی
. وخ . . . . . بد جنس هم نیستی
. این از فضای مجازی
. باشه ما هم خدایی داریم
درود ها بر استاد خسرو عزیز


استاد دلم برا شب تنگ شد
همه ی پستاتون رو خوندم تا جایی کامنت هارو
انگار دوستان موفق به کشفتون شدن ...
انقدری دوستون دارن که پیداتون کردنا
خودتون خوبین ؟؟
ممنون که همیشه هستین استاد
. درودی اک و مهر افروز . امروز قصیده ای در خوان هشتم
. پست کردم . زیرا استادم . دکتر مهر بانو گویا مایل بودند
. که خوان هشتم را ادامه دهم . اگر وقت کردید . قصیده ام
. را بخوانید موفق و پیروز باشی .
چقدم ک برام مهم بود خخخخخ


من کاکائومو با هیشکی شریک نمیشم
حتی شما دوست عزیز
. درود . ممنون . حالا که / دوست عزیز / صدام کردی
. 





. کاکائو مال شما . ناپلئونی و باقلوا و قطاب مال من
. روزگارمون هم مثه این شیرینی هاااا
یا کاکائوی تلخ با مارک بیتتر یا هیچی
باقلوا بی باقلوا
. سلام . . من نمی ترسمممم
. . خب کاکائو رو 
. . باقلوا رو تنها می خورم . .برات 




. شریک میشیم
. پاستیل میآرم
بجای چیزای ترش کاکائو بفرس
منم قول میدم ی سینی بزرگ باقلوای اصول ترک باپسته زیاد درس کنم
. درود . . گویا با من سرناسازگاری داری






. . باقلوا و قطاب هم 




. کاکائو . . چه شکلات . چه با شیرداغ . فقط من . . . و تو تماشا
.
. همینطور
امروز دلم ،
سراغ تو را گرفت .
گفتم :
...
ببین گوشه آسمان ،
ماه را
چه تنهاست . . .
چه تنها ...........
. خوشه زاران زیر دشت آسمان خوشید !
. . 
. شعله ی خورشیدها ما را فراموشید
. من تهی از باغ تابستان . گل باغ زمستانم
. طرح برف آلود طوفانم
. خنده ام رمز غروب روستاها در غبار نرم باران است
. زمستان است
. و من تنها
. با بهترین درودهایم . کیستی که این چنین میسرایی ؟؟
. ساعت ها در . . پرسه خیال در کوچه تنهایی . . قدم میزنم !!
. می خواهم بیاموزم . . کیستی ؟؟ که قلمت چونان کمند بهرامی
. واژه گان را به اسارت میگیرد !!
. باز هم خواهم نوشت . ممنون از حضورتان .
چرا آخه؟؟؟؟؟
درضمن اونا باقلوا نیسن کیک باقلوان
الان خواب باقلوا دیدی مثلا
من زیاد از لواشک آلبالویی خوشم نمیاد
. درود . . این حرفا برا من باقلوا نمیشه

. . 









. یا باقلوا . یا روسری . .ببین نگفتم [ توسری
. یک کارتون لواشک گوجه ترش برایت می فرستم
. یک کارتن باقلوا بفرست
آفرینـ


راسی هروخ اومدی وبم برو ادامه مطلب اولین پستم
. درودی پاک و مهر افروز . حتمن این کار را خواهم کرد .
. ممنون از حضور همیشه دلگرم کننده شما .
آقای خسرو من هرچی کامنت برام میاد رو تایید میکنم
تا حالا از اولی ک وبلاگ درست کردم همه ی کامنت هارو تایید کردمو جواب دادم
به جز چندتایی ک خب دلیل داشتم
:( واقعا ببخشید ولی هرچی کامنت دادین رو من تایید کردم
بعضی وقتا بلاگفا مشکل پیدا میکنه و اذیت میکنه
بازم ببخشید
. درودی صمیمانه به دوستی که کامنت هایم برایش نمی




. 





. . 





. رسد .
. آخر از دست شماااا . . یا . بلاگفا . خودمو از برج میلاد . . از
. اون بالای بالا . . . .. پرت می کنم تو آسانسور میام پائین
.
. آنقدر می نویسم تا بلاگفا از رو برود
.ممنون دوست خوبم .
میتونی از طریق اون قسمتی ک نوشته تماس با ما نظراتو درمورد پستام بگی
. درود . از راهنمایی تو بهترین ممنون و متشکر
. . تازه اگر
. . با گوگل . ی . جوری کنار 




. از این طریق هم نشد
. میآم
:) زیبا بووود
. درود دوست گرامی . خوشحالم که مرا می خوانید و مهمتر
. . 
. این که مورد پسند شما هم واقع شده است .
. البته این نظر لطف و محبت شماست . ممنونم .
نمیدونم وضعیتش چطوره....
تحریم شدیم رف...خخخ
دوستای میهنی ک ب جای کامنت پیام میفرستن
شما رو نمیدونم باید چیکار کنین
. درود . عزیز مادر اگر گوگل تحریمت کرد . بگو تمام گزینه ها
. . آنوقت حاضر 



بعد هم که بقیه اش را میدانیم 




. . 
. روی میز است . . حتی نظامی
. می شود مذاکره کند و به غلط کردم . . . . . خوردم
. می افتد
.
. اگر نشد . به وسیله دوستان برای عزیزی چون تو می نویسم
. برقرار باشی .
بعضیا میتونن بعضیام نمیتونن
نمیدونم چرا....
میهن بلاگ برا امنیت بیشتر ی طرحای ریخته برا خودش
. درود . کاش می نوشتید چه کنم آیا این مانع مقطعی است؟؟
. و بزودی رفع می شود . و اگر نشد . برای شما چگونه باید نوشت
. می شود برای دوستی از دوستان شما نوشت ؟؟ .
پنج نفر را نزد عمر آوردند که زنا کرده بودند، عمر امر کرد که به هر کدام، حدى اقامه شود. امیرالمؤ منین حاضر بود و فرمود: اى عمر! حکم خداوند درباره اینها این نیست که گفتى! عمر گفت: شما درباره اینها حکم کن و حد اینها را خود جارى بفرما.
حضرت یکى را نزدیک آورد و گردن زد، دیگرى را رجم (سنگسار) کرد، سومى را حد تمام (هشتاد) زد، چهارمى را نصف حد زد و پنجمى را تعزیز و تاءدیب نمود!
عمر تعجب کرد
و مردم در شگفت شدند. عمر پرسید: یا اباالحسن پنج نفر در یک قضیه واحده بودند، پنج حکم مختلف درباره آنها اجرا کردى؟!
امیر المؤ منین علیه السلام فرمود: اما اولى ذمى بود که زن مسلمانى را تجاوز کرد و از ذمه بیرون آمد و حدش جز شمشیر نبود.
دومى مرد زن دار بود که زنا کرد و رجم (سنگسار) نمودیم. سومى مرد غیر زندار بود و زنا کرد حد (هشتاد تازیانه) زدیم.
چهارمى عبد بود و نصف حد (یا پنجاه تازیانه) بر او زدیم، پنجمى مردى کم عقل بود و او را تعزیر (چند تازیانه) زدیم. عمر گفت: زنده نباشم در میان مردمى که تو در آنها نباشى، اى اباالحسن...
سلام... خسته نباشین ،شعرتون بسیار زیبا بود ..طاعات.
. درود . و سپاس از حضورتان . بسیار عالی حکایتی بود .
. و ما هم آموختیم . متشکرم .
اوه اوه...
. سلام . . آیا متوجه شدید . در وبگاه شما نمی توان نظر نوشت .
. و مانع از طرف گوگل است ؟؟ . لطفاً بفرمائید چگونه باید برای
. شما می توان نوشت ؟؟