مرگ قو
می گویند ( قو ) زمان مرگ خود را می فهمد !! شب هنگام
به میان دریا میرود . آوازی زیبا و سوزناک می خواند و
بال های خود را به شدت بر هم میزند . تا آتش میگیرد . او
در میان آتش می سوزد و خاکستر می شود . اما . همان لحظه
فرزندش به دنیا می آید !! . دکتر حمیدی شیرازی از این رویداد
یک غزل می سازد و این غزل ، شاهکاری می شود که در چندین
جشنواره داخلی و خارجی جوایز ارزنده ای را برای شاعر ارمغان
می آورد .
مرگ قو
شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ تنها نشیند به موجی
رود گوشه ای دور و تنها بمیرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غزل ها بمیرد
گروهی بر آنند که این مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد . آنجا بمیرد
شب مرگ از بیم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
چو روزی ز آغوش دریا بر آمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد
تو دریای من بودی آغوش وا کن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منتظر جواب اون سوالیم ک ازت پرسیدم
. درود . ببخشید استاد . یکبار دیگر سُوال را تکرار بفرمائید !! .







. . 

. تا . . . دوزاری من هم بیافتد
. والا هر چه گشتم . . سُوالی ندیدمممم
. در ضمن با آدرس بیا . . تا لینک کنم و راحت به وبگاه
. شما بیایم . متشکرم
. باز هم که از پست مرگ قووووووو
ینی من موندم اگ این مردا اعتماد ب سقف نداشتن چطور میخاستن زندگی کننن
اون شکلک خوش تیپی واس نوشته خودم بود ن برای شما
درضمن ما وختی ک از دوران ابتدایی فارغ شدیم از علائمی ک شمادرموردش صحبت میکنین استفاده نمیکنیم
. درود . من چه گناهی مرتکب شدم






. . مگر نگفتم 










. که شما از علایم استفاده نمی کنید . و مانند قطار می نویسید
. قطار ؟؟
. من دبیرستان را تمام نکردم . و رفتم سر کار
. برای همین با علایم می نویسممممم !!!!
. نه . . خوش تیپ را برای من گذاشتید ممنونم
. و من هم برای شمااااا . .
درکل اهل جواب نیسیااا
. درود . . ای وااااا ی خداااا یا کممممممک این همه پاسخ های



. . تازه اهل جواب 


. . شما یک کلمه 

. اون 
. . ولی چون از 






. قشنگ
. نیستممممم
. می نویسی . . من . . 20 خط !!
. وخ شما طلبکار هم هستی
. خوش تیپی من نوشتی / شکلک / از شما ممنونم
. حالا کدوم جوااااا ب . .
دوست من جواب سوال مرا نداده ای
خواهش میکنم من درکل اهل آموزشم
. درود . سعی کنید در نوشتن از علایم دستور زبان فارس پیروی

. . ای وای ادبی شد 



. کنید تا نوشته مشخص شود .
. من در نوشته شما علامت سُوالی ندیدم . گفتید (( برادر فارسیه ))
. نوشتم آری . و . . . دوباره بخوانید چه نوشته ام .
. و اتفاق را که بنده می خواهم از شما که تحصیل کرده هستید
. بیاموزم . لطفاً آگاهی های خود را از من دریغ نکنید .
. سپاسگزار تان هستم
. حالا چرا فقط از پست / مرگ قو / استفاده می کنید . از پست
. جدید هم که از نوروز می گوید . بنویسید بهتر است
برادر ک فارسیه
. سلام . عزیز گرانقدر . در این چنین فضایی . همان بهتر که از
. 


. لفظ دوست استفاده کنیم . من خسته ام از برادران و خواهرانی
. که کلاهم را بر داشته اند . تا خسته نشوم
. دوست خوب مجازیم . متشکرم که بمن آموختی / برادر / فارسی
. می باشد !!! .
مگر من ب شما برادر گرامی نگفته ام ک زمانی ک وارد وبلاگ من می شوید در این حد ادبیاتی نباشید
زهی خیال باطل
. درود . عزیز مادر . مگر من بشما نگفته بودم . برادر و خواهر
. . در ضمن بخدا من همیشه به همین سادگی 
. و همشیره و اخوی و از این دروغ ها اعراب بهره نبرید .
. و مانند یک ایرانی . نام دوست را . . و یا فقط . دوست خوبم را
. بنویسید
. می نویسم . . . چشم ساده . . ساده . خواهم نوشت تا زهی
. خیال باطل نباشد . روزگارت شادمان باد .
السلام علیکم الاخوی گرامی.







آری بسیار ادبی نوشته اید
خواهشا زمانی ک ب وبلاگ من تشریف فرما می شوید
مقدار اندکی ازدرصد ادبیاتی خود کاهش داده سپس وارد شوید .
با تشکر .
. آمد آن دوست که دل شاد شد از آمدنش










. خیر مقدم که بود جای قدم چشم منش !!
. چه کنم که اینجا ادبیات خانه است
. آنقدر خندیده ای که مرا هم خندان آمدست
. چشم . کمی با چاشنی ناز خواهم آمد . .. اما . . این اخوی را
. دیگر تکرار نکن دوست من . مگر بسیجی هستی
. به خانه انسانیت خوش آمدی
واقعا خیلی زیبا بود
. درود . گرامی دوست جدیدم . خوشحالم که مرا می خوانید .


. و بدیهی است که بخواهم این ارتباط ادامه داشته باشد .
. آیا این وبگاه با عقاید و سلایق تو هم آهنگ است ؟؟ .
. متشکر از پاسخی که برایم می نویسی
.
پس من برم عکسو بردارم تا بیشتر از این بچه ی مردمو گیج و حیران نکردم!!!

. هر که فرهاد شود در ره عشق


. . از اون بالا 






. همه کس در نظرش شیرین است
. تهمت کفر به عاشق نزنید
. عاشقی پاک ترین آئین است
. درود . . .... نه دیگه فایده ای نداره . تو در راه قناااااا دی
. و من در راه برج میلااااد
. شاد و خندان با آسانسوررررر
وای کلی خندیدم با خوندن پاسختون به کامنت هام

زین پس فرهاد صدات میزنم
. تا تو به گلشن آمدی با همه در کشاکشم




.









. وه که تو در میان گل من به میان آتشم !!
. با اون عسک ات بچه مردمو گیج و حیران کرده ای . . . و بعد
. کلی خندیدید
. دیگه نروووو قنااااا دی
. با من برووووو
سلام آقاخسرو
آهاااااااااان اون عکس سیاه سفیدم رو میگین. الآن متوجه شدم. اصلا یادم نبود اون عکسم رو. چرا فکر می کردم برش داشتم؟!
. درودی صمیمانه . آررر ه عسک سپید و سیاه بود که مرا روانه

. فرهاد کجایی 







. . اون وخ با می فروش 

. ای بی سلیقه 







. کوه ها کرده با یک تیشه
. که من در کوه هام
. اونم چه عسکی
. میری قنادی
. اگر منو ببینی . . میزنی به کوه با تیشه
. گفتم . . حالا می بینی
سلام
شما ماهی.



نههههههه بی احترامی نکردی خسروی عزیز و مهربون
عکس گوشه ی وبم که خیلی خنده داره
خودسوووووووزی
عهههه پول بنزین و شیرینی با من؟؟ عجباااا
باشه شیرینی رو من میدم
. درود . نازنین . . در فهرست وبلاگ های به روز شده . . نوشته







. . بابا . . فرهاد هم مثه من گیج 


. . خب پس پول 











. شما را دیدم . . . . و عسکی خانمان بر انداز
. از آن روز تیشه بر داشته ام . . و روانه کوه ها
.
. نشده بوووو د
. شیرینی در اومد
. این هم شماره من . . یادت نرود 039632154786542258
. از هولم تلفن خونه و گوشی همسایه و گوشی خودم را با
. هم نوشتم
سلام آقاخسروی عزیز


حالتون خوبه؟
وای از دست شما...کلی خندیدم به کامنتی که دادین
کدوم عکسم رو دیدین؟؟؟ عکس گوشه ی وب که از بچگی هامه منظورتونه؟؟؟؟
به آسونی میفروش عزیز رو شناختم! چون عکسشون رو دیده بودم. بعد هم چون من بیشتروقتا میرم سمت انقلاب، محل کار ایشونم سمت انقلابه، برای همین همیشه تو متروی انقلاب بین مردم چشم می چرخونم تا شاید ببینمش. خوشبختانه اون روز دیدمشون. البته اینم بگم کههههه من هر وقت اراده کنم می تونم هر کسی رو که دوست داشته باشم ببینم. حتی کسانی رو که فرسنگ ها باهام فاصله دارن! شاید بعد از گذشت زمان با خوندن نوشته هام متوجه حرفم بشید و اون موقع راحت متوجه میشی که چطور میفروش عزیز رو دیدم!
وای وای وااااااااااای مردم چه از خودشون تعریف می کننااااا. چشمانی مدیترانه
جدی میفروش رو دیدین؟؟؟
به نظر من که جناب میفروش، آقای خیلی خوب و مهربون و شریفی هستن و من خیلی دوسشون دارم. خیلیاااااااااااااااااااااااااا
. درود . مهربان . مگر بنده خدای ناکرده به می فروش عزیز



. . اون عسک 



. . از حسودی شب چهار شنبه 













. . پول شیرینی هم 



. بی احترامی کرده ام ؟؟!! من هم به اندازه شما دوستش
. دارم
. شما . . . مرا با سمندم تبدیل به مترو شما خواهد کرد
.
. سوری . . . خود سوزی می کنم
. یا با من هم به قنادی بیا شیرینی بخوریم
. یا رفتم که از برج میلاد خودمه پرررررر ت کنم
.
. پای شما همچنین است پول بنزین سمندم
. موفق باشی
نه رشته ی من ادبیات نیست. هنر خوندم. گرافیک


وای کلی خندیدم
بعدا می خونید؟؟
. درود عزیز گرانقدر . الآن 36 ساله هستم . باید بروم . اکابر

















. درس خوندن خیلی سخته
. گرافیک . . یعنی همون ترافیک
. خب نمیدونم . . پرسیدم دیگه
بله. من عاشق این کتاب صمد بهرنگی هستم. فراموش نشدنیست
. درود . دوست جدید و گرامیم . گویا رشته تحصیلی شما








. باید ادبیات باشد . البته من هم دوست داشتم درس
. بخوانم . . . و لی نشد دیگر
. خب . . بعدا می خوانم
. ممنون که ( شب ) را منور کردید !!!
سلام استاد مهربانم
. از دوستان قدیم دیگر

کسی را نمی بینم چرا ؟؟
درضمن منتظریک پست زیبا همچون گذشته از
استاد خوبم هستم قلم تان مانا
. درود . سه سال با آن ها بودم . و همیشه در خاطرم خواهند
. . چشم . . در فکرم . . . چه
. بود . از آنجا رفتم تا همیشه بمانم . آخر گاهی برای ماندن
. باید رفت
. بنویسم ؟؟!! . ممنون مهربان .
دلت پر می کشد می دانم اما چاره تنهایی ست















به این دریاچه دیگر تا ابد قو بر نمی گردد ...
درود ها بر استاد خسروی مهربان
استاد میگم سال جدید وبلاگ جدید ...
ساخت وبلاگ جدیدتون رو تبریک میگم ...
خان هشتم از فراموش نشدنی ترین وبلاگ هایی بود که دیده بودم و تنها وبی بود که پست هارو باید چند بار میخوندم و هر بار به نکته ی جدیدی میرسیدم و درک مطلب برام راحت تر میشد ...
خان هشتم سر جاشه استاد ...مطمئنم قطعا این وب نیز از همون وب های دوست داشتنی خواهد شد چون هر جا شما باشین اونجا گستانی هست متفاوت ازبقیه ...
مثل همیشه انتخاب پست عالی بود استاد
ممنون از شما بابت این پست زیبا
سال نو رو هم پیشاپیش بهتون تبریک میگم استاد،امیدوارم سالی باشه براتون توام از مهربانی و سلامتی و کلی اتفاق های خوووب
قوی من هرگز نشد آزاد و بی پرواز ماند
حسرت پرواز زیبا بر دل قوی ام بماند ...
صبحتون بخیر و خوشی استاد خسرو مهربان ...روز خوبی داشته باشین ....
. با صمیمانه ترین درودهایم . تو همیشه برایم زیبا نوشته ای
. و من محو تماشای چیدمان کلمات که بطرز زیبایی یک تم
. موسیقی را خلق می کنند . می خواهم از تو بیاموزم . . .
. لطف ات همیشه زخم مرا التیام داد .
درود بر جناب خسرو





آقا خسرو اگه بدونیدی چفدر با خوندن کامنت هاتون تو وب باران مهربون، می خندممممم
خدا خیرتون بده
. درود . خب . در وب خانم دکتر من اغلب طنز می نویسم .





. 
. اما . جدی هم هستم هااااا
. چه جالب وقتی که ماهی بخندد
. نام شما . نام یک کتاب از یک قهرمان است . که جانش را
. فدای خلق ایران کرد . زنده یاد . صمد بهرنگی .
. فراموشش نکنید . ممنون .
درود..

خب ممنون از تعریفتون...خواهش میکنم قابلی نداره...
اگه نویسنده وبلاگ شب پست بزارن منم باهاشون در ارتباط میمونم
خواهش میکنم نظر لطفتونه...
ممنون...
خدانگهدار
. درود . دوست نازنین . چشم . به زودی یک پست دیگر . . .

. اما . هنوز با افکار و سلایق دوستان جدید . آنطور که باید
. و شاید آشنا نشده ام . تا پستی مطابق علاقه آن ها بنویسم
. با وجود این . چشم . ستایش می کنم شما را
مرسی ک سر زدی....

. درود . گفته بودم که اتفاقی به وبلاگ شما آمدم . اما . بسیار
. از خوش سلیقگی شما در اتخاب قالب و قلم توانایتان در نوشتن
. لذت بردم . کاش آدرس می گذاشتی . . . کاش .
تو دریای من بودی آغوش وا کن

که می خواهد این قوی زیبا بمیرد...
درود بر شما
از خوندن شعر بسیاااار لذت بردم و چند بار خوندمش.
هم شما خوب نوضیح دادید و هم شاعر بزرگ به زیبایی به نظم کشید نحوه مرگ قو رو.
در ضمن وبلاگ جدید مبارک
. درود . بانوی ارجمند . می گویند . . برای ماندن باید رفت
. 
. برای آن وب بسیار زحمت کشیدم . نمیدانم . اینجا می توانم آن
. پست ها را تکرار کنم ؟؟! دوستان اغراق گونه . آن پست ها را
. می ستایند . و میماند که اینجا هم . ثابت کرد که آیا می توانم ؟؟
. متشکر از تبریک و حضور منورتان .
راستی استاد....

فرموده بودید که من را دقیق نمیشناسید....
از برای حل این مشکل پروفایل بنده حقیر را میتوانید مطالعه بفرمایید
. درودی دیگر بار . آه . . . چه اشتباهی
. . . 
.



. باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
. بله باید اول پروفایل را می دیدم . و البته هنوز دیر نشده !!
. آن دفعه که آخرین دیدارم نبووو د
. باز هم خواهم آمد . دوست خوبم
سلام و درود من برشما باد

از بهرچه اینگونه سخن میگویید؟؟؟؟؟
با تشکر از کامنتهای شما
. درود . بر نوشآفرین شاهنامه ( افتخار و هویت هر ایرانی )



. . ممنون دوست گرامی 
. نامی بسیار زیبا و شایسته ! .
. و اما . چگونه سخن گفته ام ؟ . [ می خواستم مانند شما ده ها
. علامت سٌوال بگذارم !! ] و سپس تشکر و دل
.
سلام
در زیبایی این پست و این شعر که شکی نیست هر چیزی هم که من بگم انگار توضیح واضحاته
اوه نمیدونستم انقدر خوبم که با اومدنم غصه ها میرند!!!
چرا شیرازی ها تکون میخورند
این بیشتر جنبه کنایی داشت...میگن(!)شیرازی ها تنبلن
برای همین همچین چیزی نوشتم...
«(( بازم از این کارا
. بکنید )) یعنی . . . بیام وب شما ؟؟ .
. خب جور دیگر می نوشتی »
آره بازم از این کارا بکنید یعنی بازم بیاید وب من
فقط چه جور دیگه ای مینوشتم که به مذاق شما خوش بیاد؟؟؟؟
خب و در آخر درمورد چی بنویسم تابدانید و میخواید درمورد چی بدانید؟
. درودی صمیمانه . و چقدر صادقانه نوشته ای . بسیار لذت
. بردم . و مشخص شد . دارای قدرت بیان و قلمی توانا
. هستید . دقیقاً از آن تیپ هایی که مایلم با وبلاگ / شب /
. ارتباط داشته باشند . متین و با وقار .
. روزگارت شاد و خرم باد .
سلام جناب خسرو خان(!)
خوب هستید؟
ممنونم از اینکه وبلاگ منو منور(!)کردید
بازم از این کارا بکنید خوشحال میشم
. درود . دوست گرامی . خوشحالم کردین . . (( بازم از این کارا

)) یعنی . . . بیام وب شما ؟؟ . 




. بکنید
. خب جور دیگر می نوشتی
. ممنون از حضورسبز شما .
سلاک و درود بر خسرو خوبان


خونه ی جدید مبارک باشه
انشاالله که این خونه هم مثل خونه ی قبلی پر بار باشه
و مثل همیشه از خوانش ارتکاب ها و بحثهای ادبی شما
لازم رو ببریم
ببخشید من درگیر خونه تکونی بودم خیلی دوست
داشتم اولین نفری بودم که تبریک می گفتم بهتون
هنوز تا همیشه دلتون شاد و تنتون سالم و قلمتون پر بار
. درود . دوست گرامی . اولین ؟؟ . . یعنی چه ؟؟ . جایگاه دوستان
. بیرنگ و ریا . . درون قلب هاست . و من بر خود میبالم که دوستی
. شاعر چون شما اغراق گونه ارتکاب های مرا . . سروده ای جالب !!
. می خواند . !! . مانند همیشه از حضورسبزت خوشحالم .
. روزگارت شادمان باد .
سلام استادخسرو مهربان
وااااای چطوری 

اون وبلاگ به اون زیبایی را حذفش کردین سه سال
زحمت کشیدین اون پست ها را بیارین اینجا
حیف است خییییییلی خوشحالم آدرس اینجا را
بمن دادید . ممنون استاد خوبم
. درود . آفرین دوست وفادارم . من هم از حضور شما خوشحالم .


. 




. آنجا . دیگر جای من نبود . نه این که آن ها ( بد ) بودند . . نه . .
. مهربان بودند و خیلی خوب . . اما . گاهی برای ماندن . . باید رفت !!
. و من خواستم آنجا . بمانم .
. راستی . . دست خالی آمدی ؟؟؟
. شیرینی ها کوووو ؟؟